آيا ايران از بروز خشونتهاي اخير در انگليس خشنود است ؟
به نقل از فارس، طغيان اعتراضات گسترده قشر بزرگي از جامعه در انگليس كه از تاريخ 90/5/15 در منطقه تاتنهام در شمال لندن و در اعتراض به كشته شدن يك جوان سياه پوست 29 ساله به نام مارك دوگان توسط پليس آغاز و به سرعت به شهرهاي ديگر اين كشور همچون بيرمنگام، منچستر، وست برموويچ، بريستول و ليورپول نيز گسترش و به خشونت كشيده شد، موجب شد تا علاوه بر ضرب و شتم معترضان و دستگيرهاي گسترده، خساراتي به اموال عمومي وارد آيد.صرفنظر از محكوم بودن موضوع تعدي به اموال و داراييهاي مردم، هر چند كه ممكن است اين امر كارگروههاي خاصي و به صورت هدفمند براي به انحراف كشاندن خواستههاي معترضان صورت گرفته باشد، اما در واقع ماهيت اعتراضات در انگليس ريشه در دهها سال گسترش بي عدالتي، تبعيض، ناهنجارهاي اجتماعي و ناديده گرفتن معيارهاي حقوق بشري در اين كشور دارد.
واكنش دولت، مجلس شوراي اسلامي و افكار عمومي كشورمان به اين وقايع كه در چارچوب درخواست براي توجه به حقوق مردم معترض صورت گرفت است، باعث شده تا برخي از مطبوعات انگليسي از جمله فايننشنال تايمز ادعا كنند كه ايران از بروز اينگونه خشونتها و تظاهرات خشنود شده است!!.به راستي آيا چنين است؟آيا آسيب ديدن مردم در كشوري همچون انگليس باعث خشنودي دولت و مردم ايران خواهد شد؟ روزنامهاي كه چنين ادعايي را مطرح كرده است چه دليلي براي اين مدعا و نوشته خود دارد؟ آيا صرف درخواست ايران براي خويشتنداري مقامات انگليسي و گفتوگو با معترضين به جاي سركوب آنها و توجه به علت اصلي بروز اين مشكلات در جامعه انگليس كه همانا ريشههاي اجتماعي و اقتصادي آن كاملا مشهود است و تأكيد بر راههاي مسالمتآميز براي حل اين مشكل، باعث شده تا روزنامه فايننشنال تايمز به اين نتيجه دست يابد كه ايران از بروز تظاهرات و خشونت در انگليس راضي و خشنود شده است؟بايد گفت به هيچ وجه ايران از برخورد خشن پليس با مردم انگليس خشنود نيست. ايران به هيچ وجه از ناديده گرفتن حقوق اقليتها و اعمال تبعيض در انگليس، خوشحال نيست. ايران به هيچ وجه از اينكه از دوربينهاي مداربسته براي شناسايي تظاهركنندگان و برخورد با آنها استفاده شود؛ راضي نيست.ايران به هيچ وجه از محاكمه مردمي كه خواهان رفع مشكلات خود و كاهش فشارهاي اقتصادي هستند؛ آن هم در دادگاههاي شبانهروزي كه از حداقل امكانات برگزاري يك محاكمه عادلانه هم برخوردار نيستند؛ راضي نيست.ايران به هيچ وجه از نقض حقوق بشر در كشوري كه خود را مدافع حقوق بشر ميداند، خشنود نيست. راستي چرا نقض حقوق بشر در انگليس واكنشي در كشورهاي به اصطلاح طرفدار حقوق بشر برنميانگيزد ولي همين كشورها در واكنش به برخورد با خرابكاراني كه خواهان بر هم زدن نظم عمومي و امنيت اجتماعي در كشورهاي ديگر هستند، علم حقوق بشري افراشته و با محكوم كردن برخورد با گروههاي خرابكار حتي سعي در بينالمللي كردن اين موضوعات داشته و تلاش ميكنند از قدرت و نفوذ خود در سازمانها و مجامع بينالمللي براي فشار بر كشورهاي ديگر سوء استفاده كنند.
راستي چه فرقي است بين تظاهرات مردم در يك كشور صنعتي همچون انگليس كه با برخورد نامناسب پليس به خشونت كشيده ميشود و به معترضان لقب برخورد با آشوب طلبان و اراذل و اوباش داده ميشود با تظاهرات در يك كشور ديگر كه براي تامين امنيت مردم، گروههاي خشونتطلب دستگير و محاكمه شده و به آن لقب عدم برخورداري از دموكراسي اعطا ميشود؟آيا فقط داعيه حقوق بشري داشتن ميتواند باعث سكوت نهادهاي مدافع حقوق بشر در برابر خشونتهاي اعمال شده در انگليس شود؟ آيا عضويت اين كشور در شوراي امنيت سازمان ملل ميتواند مانع از برخورد سازمان ملل با يك عضو ناقض حقوق بشر شود؟آيا نفوذ اين كشور در نهادهاي حقوق بشري مجوزي براي اعمال خشونتهاي تبعيضآميز عليه مردم كشورش و سكوت مجامع حقوق بشري ميباشد؟ اميدواريم كه چنين نباشد.
+ نوشته شده در شنبه ۵ شهریور ۱۳۹۰ ساعت 18:42 توسط hamed
|
به جمع عمّارهــــــا خوش آمـــدید امید است بتوانیم جهت خشنودی امـــام عصر (عج) و نائب بر حقـش امـام خامنــه ای (دامــت برکـاتـه) گامــی برداشــته باشیم.